شخصيت شناسي فاطمه (س): سلمان فارسي

متن شما ...

Block /endBlock Ads3

تبلیغات

<-Text3->
/endAds3
ContactBlock

تماس با ما

/endContactBlock
RegisterBlock

عضویت در سایت

[Register_Form]
/endRegisterBlock
ForumBlock

آخرین ارسال های انجمن

ForumPostsLoopBlock /endForumPostsLoopBlock
عنوان پاسخ بازدید توسط
ForumPostTitle [ForumPostCountAnswer] [ForumPostHit] [ForumPostLastAuthor]
/endForumBlock
PostImageBlock

/endPostImageBlock

شخصيت شناسي فاطمه (س): سلمان فارسي

احمد لقماني

 

شخصيت شناسي فاطمه(ع) (سلمان فارسي)

سپيده سخن

5 .سلمان فارسي

فاطمه(ع)، سلمان، عرصه هاي مختلف زندگي

الف) عرصه اقتصادي

ب) عرصه خانوادگي

ج) عرصه سياسي

د) عرصه معنوي اخلاقي

فاطمه، سلمان، نگاهي دوباره

شخصيت شناسي فاطمه(ع) (سلمان فارسي)

 

 

 

 


ادامه مطلب
درباره : شخصيت شناسي فاطمه. , ,
PostRateBlock
امتیاز : نتیجه : امتیاز توسط نفر مجموع امتیاز :

/endPostRateBlock
OnlyMorePostBlock
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
/endOnlyMorePostBlock
برچسب ها : <-TagName-> ,
بازدید :
تاریخ : سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, زمان : 2:19 | نویسنده : رشیدی | لینک ثابت | (نظر)
PostImageBlock

/endPostImageBlock

شخصيت شناسي فاطمه (عليهاالسلام) (3)

 

 

 

پيام زن

 

 

سال نهم، شماره پنجم، مرداد 77 و پياپي 101 .

 

 

اهل بيت (عليه السلام) ـ حضرت زهرا (عليهاالسلام)

 

 

احمد لقماني

 

 

13 و 14ـ17

 

 

 

 

 

احمدا اول تويي آخر تويي احمدا ذات تو و حيدر يكي است تو مدين علمي و حيدر درست يا علي از نفس دون ما را بزن 

 

شهربند بيكران را در تويي شهر با دروازه و با در يكي است پس كليد دانش تو حيدر است ذوالفقاري از درون ما را بزن 

 

 

پيشوايان پاك و معصومان تابناك، شعاع روشنگري از آفتاب آفريدگار هستي اند كه از يك سو جلوه اي زميني همانند ديگر انسان ها دارند و از سويي ديگر تجلي خداوند بوده كه در لحظه لحظ حياتشان روشناي هدايت نمايان است. آشنايي با نام آنان، همانند نظاره كردن مشعلي شعله ور در تاريكي هاست كه پرتوي اندك نصيب انسان مي سازد اما شناخت، معرفت، عشق، و ولايت گام هاي سعادت آفرين بعدي است كه ما را به مشعل هايي اين چنين نزديك و نزديك تر مي سازد و امروز و فردا و فرداهامان را با زلالي از نور و هدايت آغشته مي سازد، به گونه اي كه هيچ گاه غبار غربت و تنهايي بر آين دلهامان نمي نشيند و هميشه خود را با سرچشمه اي پراميد و لبريز از نشاط متصل مي يابيم.

 

 

... بخش نخست اين نوشتار را با ديدگاه هاي فاطمه زهرا (عليهاالسلام) دربار آفريد برتر الهي، حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) آغاز كرديم و جلوه هاي شخصيتي آن رسول خداوند را در نگاه پاك بانوي آفرينش از نظر گذرانديم. و بخش دوم را به ابعاد عظمت امام اميرمؤمنان (عليه السلام) از منظر همسر او اختصاص داديم و به ارزش هاي والاي آن حضرت، صفات همسر بودن و امامت و ولايت علي (عليه السلام) پرداختيم.

 

 

پيش از شروع فراز بعدي، بخشي ديگر از ابعاد امامت و ولايت علي (عليه السلام) را، در نگاه دخت آفتاب، فاطم زهرا (عليهاالسلام) از نظر مي گذرانيم:

 

 

شناخت، معرفت، محبت و ولايت جامع و پوياي پاك بانوي آفرينش نسبت به مقام ولايت امام (عليه السلام) نگرشي روشن و تصميمي بنيادين در عرصه هاي مختلف دفاع و حمايت از امامت، به آن حضرت بخشيده بود. به گونه اي كه تمامي صحنه ها و لحظه ها را ميدان مبارزه با ستم كيشان و عرص دفاع از ستم ديدگان مي ديد و اندكي در استمرار مبارزه كوتاهي نمي كرد، از احد كنار تربت پاك حمز سيدالشهداء تا آخرين لحظ زندگي و هنگام بيان وصاياي ضروري با همسر ستم ديد خود، در صف اول اين نبرد قرار داشت.

 

 

روزي كه آن حضرت در كنار قبور شهداي احد حضور داشت، محمود بن لبيد، درخواست دليلي براي امامت علي (عليه السلام) كرد فاطمه (عليهاالسلام) فرمود:

 

 

«شگفتا به ياد نداريد كه پدرم در غدير خم فرمود: علي بهترين كسي است كه او را جانشين خود در ميان شما قرار مي دهم، علي امام و خليف بعد از من است ... پدرم رسول خدا رهنمود دادند كه مثل امام مثل كعبه است كه مردم بايد در اطراف او طواف كنند نه آنكه كعبه دور مردم طواف نمايد.»

 

 

و در واپسين سخنان خود نشان ننگ و نيرنگ بر نام تمامي ستمگران نهاد و تا هميشه، آزادگان جهان را به تعجب، پرسش و فراگيري پاسخ حيرت افروز و معرفت آفرين وادار كرد تا از فلسف مخفي بودن مراسم تشييع و پنهان بودن تربت پاك آن پاك بانو جويا شوند. حقايقي كه در تداوم خط مبارزه منفي بدين گونه در وصيت نام حضرت آمده است:

 

 

«مردمي كه عهد و پيمان خدا و پيامبرش را در ولايت و رهبري علي (عليه السلام) شكستند و ناديده گرفتند، حق ندارند بر پيكر من نماز بگزارند و آنان كه گواهان شاهد مرا ـ علي (عليه السلام)، جبرئيل، ميكائيل، و ام ايمن را ـ تكذيب كردند، روز ياري و حمايت از ما، در خانه هاي خود خزيدند و دست ياري از ما كشيدند ... كساني كه به خان ما هجوم آوردند و با جمع آوري هيزم فراوان و آتش زدن آن خواستند خانه را و ما را كه در آن بوديم در آتش بسوزانند، آيا چنين افرادي سزاوار است كه بر من نماز بگزارند؟!» اينك صحيفه هاي ديگري از صفات علي (عليه السلام) از نظر زهراي مرضيه (عليهاالسلام) پيش رو قرار مي دهيم:

 

 

ابعاد عبادي علي (عليه السلام)

 

 

آموزنده ترين درسي كه از شيوه هاي عبادي مولاي متقيان (عليه السلام) براي صاحبان انديشه و خرد مطرح مي شود اين حقيقت شيرين است كه امام علي (عليه السلام) در بين مردم بود اما لحظه اي از ياد خداوند و رسالت سنگين انساني خود جدا نمي شد؛ چشم به جلوه هاي خاكي داشت اما دل در گرو لطف و عنايتي افلاكي قرار داده بود.

 

 

از اين رو هيچ گاه هدف را فراموش نمي كرد و هميشه از راه خلق به حق مي پيوست. از خانقاه تنهايي و بريدن از مردم بيزاري مي جست و نسبت به ذكر «يا هو» و «يا علي» بدون توجه به مشكلات جامعه و سختي هاي مسلمانان تنفر بسياري داشت.

 

 

آنگاه كه انفاق مادي مي كرد و در ركوع خود انگشتر خويش را به نيازمندي مي بخشيد، نه تنها در كنج خلوت و عزلت نبود بلكه در مسجد و محل تجمع عموم مسلمانان حضور داشت و چون چهار درهم موجودي خود را در شب، روز، پنهان و آشكار انفاق كرد ـ و آيه اي از قرآن در بزرگداشت عبادت خالصان او نازل گرديد ـ در كوچه هاي مدينه و بين اقشار مختلف مردم ديده مي شد.

 

 

برجستگي شخصيت آن حضرت چنان نمايان و خيره كننده است كه ده ها تن از انديشمندان اهل سنت به همراه انبوه صاحب نظران ساير اديان لب به ستايش صفات او گشوده اند و آن امام را ـ اسو ايثار، عبوديت و اخلاص براي تمامي بشريت ـ فراتر از گرايش هاي مذهبي و عقيدتي ـ معرفي كرده اند. بي شك آشنايي با سخنان آنان و توجه به زاويه ديد آنها، شوقي افزون و شناختي بيشتر از چنين سرماي جاودان شيعيان نصيب ما مي سازد. اما برتر از گفتار ديگران، سخناني است كه در آين بصيرت و بينش پاك بانوي عصمت دربار ابعاد عبوديت، امام علي (عليه السلام) مي توان نظاره كرد. از آن روزي كه گرسنه اي در خان حضرت را كوبيد و تقاضاي كمك كرد. حضرت با شعري شيرين و پرجاذبه، نيازمندي او را به همسر پرمهر خود بيان كرد. فاطمه (عليهاالسلام) ـ همچون هميشه ـ از شوهر اطاعت كرده، و در حالي كه خود گرسنه بود و نياز شديدي به اندك طعامي داشت، تمامي غذاي آن روز را به مستمند ايثار كرد. امام علي (عليه السلام) سخن همسر خود را دربار تأكيد به احكام گرسنگان اين چنين بازگو مي كند:

 

 

«فسوف اعطيه و لا اُبالي و اثر علي عيالي»؛

 

 

...

 

 

به زودي به اين گرسنه طعام خواهم بخشيد و از گرسنگي خود باكي ندارم؛ براي خدا او را بر فرزندان گرسنه ام مقدم مي دارم. فرزندانم ديشب را گرسنه به روز آوردند، فرزنداني كه كوچك ترين آنان «حسين» در ميدان جنگ كشته خواهد شد...

 

 

آري

 

 

 

 

روض خلد برين خلوت درويشان است آنكه پيشش بنهد تاج تكبر خورشيد 

 

ماي محتشمي خدمت درويشان است كبريايي است كه در حشمت درويشان است 

 

 

فاطم زهرا (عليهاالسلام) خدمت رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) رسيد و ريزش از دست سخاوت همسر خود را اين گونه ستود: «يا رسول الله! ما يدع علي شيئاً من رزقه الا وزعه بين المساكين» ؛

 

 

اي رسول خدا! علي از طعام و غذا در خانه باقي نمي گذارد. هرچه به دست مي آورد ـ ايثار نموده ـ بين فقيران و مستمندان تقسيم مي كند.

 

 

سپس به ارزش هاي اميرمؤمنان اشاره كرده و به پدر عرض كرد:

 

 

«و الذي اصطفاك و اجتباك و هداك و هدا بك الام لا زلت مقر له ما عشتُ» ؛

 

 

پدرجان! سوگند به خدايي كه تو را به رسالت انتخاب كرد و براي هدايت انسان ها برگزيد و تو را هدايت كرد و امت اسلامي را به وسيل تو هدايت نمود، تا زنده ام، همواره او را قبول دارم.

 

 

همراه با «خدمت خلق»، «خلوت با حق» نيز در ساعاتي از زندگاني آن حضرت ديده مي شد به گونه اي كه گاه شگفتي نوع عبادت عاشقان امام، تمامي اطرافيان را به خود جذب مي كرد.

 

 

ابودرداء مي گويد: علي عليه السلام را در حالت سجده به گونه اي مشاهده كردم كه هيچ صدايي نمي شنود و حركتي ندارد. فرياد زدم، سوگند به خدا علي (عليه السلام) از دنيا رفته است. شتابان به سوي خان حضرت حركت كردم و ماجرا را به فاطمه عليهاالسلام خبر دادم كه علي (عليه السلام) در مسجد فوت كرده است. ايشان ـ با جمله اي كوتاه، گستر معرفت و عشق و دلدادگي مولا را گوشزد كرده ـ فرمود:

 

 

«هي و الله الغشي التي تأخذه من خشي الله ؛ به خدا قسم اين حالت نوعي بيهوشي است كه از ترس در برابر عظمت پروردگار بر او عارض شده، در عبادت مدهوش مي شود.

 

 

ارزش شيعيان علي (عليه السلام) و مقام علاقه مندان حضرت

 

 

 

 

مهر حيدر در دل و جان من است مهر حيدر كار صد موسي كند مهر حيدر ريسماني محكم است مهر حيدر گوهري بس قيمتي است 

 

مهر حيدر دين و ايمان من است مهر حيدر مرده را احيا كند مهر حيدر دستگير عالم است در «اتممتُ عليكم نعمتي» است 

 

 

شيعيان اميرمؤمنان علي (عليه السلام) انسان هاي پاك نهادي هستند كه از خانداني سپيدسيرت به وجود آمده و همواره مهر ولايت و عشق امامت آن حضرت را در اعماق قلب خود مي پرورانند. فاطمه زهرا (عليهاالسلام) آنان را اين گونه ستود:

 

 

«ان السعيد، كُل السعيد، حق السعيد مَن اَحَب عليا في حياته و بعد موته» ؛

 

 

همانا سعادت و رستگاري، هم خوبي ها و نيكبختي ها، حقيقت رستگاري و سعادت در كسي است كه علي را در دوران زندگي و پس از شهادتش دوست داشته باشد.

 

 

درسخني از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم)، فاطمه (عليهاالسلام) عظمت و شخصيت قدسي و ملكوتي شيعيان را چنين توصيف مي كند:

 

 

«ان ابي ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نظر علي و قال: هذا و شيعته في الجن » ؛

 

 

روزي پدرم رسول خدا ـ درود خداوند بر او و خاندان پاك او باد ـ نگاهي به علي (عليه السلام) كرد، سپس با اشاره به او فرمود: اين مرد و پيروان او در بهشت هستند.

 

 

و در موقعي ديگر رو به علي (عليه السلام) كرد و فرمود:

 

 

«يا اباالحسن! اما انك و شيعتك في الجن » ؛ اي علي! همانا تو و شيعيان و پيروان تو در بهشت الهي خواهيد بود.

 

 

پرسشي كه از ديرزمان براي بسياري از افراد ـ به ويژه جوانان و دانش پژوهان ـ مطرح بوده، آن است كه به راستي دوستي علي (عليه السلام) و سخن از ولايت او به تنهايي مسير سعادت و راه نجات امروز و فرداي ما خواهد بود؟! آيا نافرماني هاي برخي و گناهان گوناگون آنان تأثيري در از دست دادن كيمياي سعادتشان نخواهد داشت؟! اين محبت ظاهري گاه بدان حد رسيده كه پاره اي با نوشتن شعري، دل به محبت قلبي مي سپارند و راه بيراهه اي را برابر خود مي گشايند و مي گويند:

 

 

 

 

اگر دوزخ درون پوست داري 

 

نسوزي گر علي را دوست داري!! 

 

 

پاسخ اين پرسش را مي توانيم از سخن زهراي مرضيه (عليهاالسلام) در ماجرايي شنيدني با پرسشي اين چنين بشنويم: يكي از شيعيان اهل بيت (عليهم السلام) در شهر مدينه، همسر خود را خدمت فاطمه (عليهاالسلام) فرستاده و با طرح اين پرسش كه: آيا من از شيعيان شما هستم؟ عيار و معيار سنجش پيروي ناب و همه جانبه را جويا شد.

 

 

حضرت (سلام الله عليها) فرمود:

 

 

«ان كنت تعمل بما امرناك و تنتهي عما زجرناك عنه فانت من شيعتنا و الا فلا» ؛

 

 

اگر به آنچه به شما امر مي كنيم عمل مي كني و از آنچه شما را بر حذر مي داريم دوري مي كني از شيعيان ما هستي و الا نه!

 

 

آن شخص پس از شنيدن پاسخ كلي، مضطرب و نگران آيند خود شد و با توجه به ضعف ها، سستي ها و عصيان هاي خود گفت: اي واي بر من كه براي هميشه در آتش دوزخ الهي خواهم بود.

 

 

همسرش درد و اندوه او را، خدمت زهرا (عليهاالسلام) مطرح كرد، فاطمه (عليهاالسلام) پاسخ داد: از قول من به همسرت بگو چنين نيست كه او قضاوت كرده است. شيعيان ما از بهترين افراد اهل بهشتند و هم دوستان ما و دوستانِ دوستان ما و دشمنانِ دشمنان ما همه در بهشت خواهند بود.

 

 

آري كسي كه با قلب و زبان تسليم ما اهل بيت شده، اما از اوامر ما سرپيچي كند و نواهي ما را محترم نشمرد از شيعيان واقعي ما نخواهد بود، گرچه اين گروه نيز پس از پاك شدن از گناهان و تحمل مشكلات روز قيامت و قرار گرفتن اندك زماني در طبقات بالاي جهنم و چشيدن عذاب، اهل بهشت خواهند بود و ما به خاطر دوستي شان با ما، نجاتشان داده و آنان را به پيشگاه خودمان انتقال خواهيم داد.»

 

 

چنين بينش مهربانان فاطمه (سلام الله عليها) موجب گرديد كه در آخرين روزهاي زندگاني ـ پس از غسل و عوض كردن لباس هاي خود ـ رو به قبله نشسته، دست ها را به سوي آسمان برآورده، چنين دعا كند:

 

 

«الهي و سيدي اسالك بالذين اصطيفيتهم و ببكاء ولدي في مفارقتي ان تغفر لعصاء شيعتي و شيع ذريتي» ؛

 

 

پروردگارا! سرورا! به حق پيامبراني كه آنها را برگزيدي و به گريه هاي حسن و حسين در فراق من، از تو مي خواهم كه شيعيان من و شيعيان فرزندان مرا ببخشايي.

 

 

 

 

مصايب و مظلوميت علي (عليه السلام) و دفاع از ولايت

 

 

 

 

در حريم عشق نتوان دم زد از گفت و شنود 

 

ز آنكه آنجا جمله اعضا چشم بايد بود و گوش 

 

 

ديد پردقت و بينش و بصيرت، بزرگ ترين ويژگي پيروان ولايت است، آنجا كه دشمن با روش خزنده و نامرئي چنين گوهر شب چراغي را از دل و ديد افراد بربايد. نگاه جامعه به هستي، نگاهي ظاهري بوده كه تمامي لذت ها و كاميابي هاي آن هدف اصلي زندگاني آنان محسوب خواهد شد؛ نكته اي كه پروردگار حكيم ناآگاهان را بدان نكوهش كرده، مي فرمايد:

 

 

«يعلمون ظاهراً من الحيا الدنيا و هم عن الاخر هم غافلون» ؛

 

 

از زندگي دنيا ظاهري را مي شناسند و حال آنكه از آخرت غافلند.

 

 

در چنين جامعه اي كه شعار اصلي آنها «مي خواهيم زندگي كنيم و لذت كامل ببريم» است، به راحتي ناصالحان و گمراهان «يوسف صالح و رهبر شايسته» را كنار زده تا در نگاه ساده لوحان محبوب شوند؛ عبرتي كه در كتاب الهي اين گونه مطرح شده است:

 

 

«اقتلوا يوسف او اطرحوه ارضاً يخل لكم وجه ابيكم و تكونوا من بعده قوماً صالحين»

 

 

[يكي گفت:] يوسف را بكشيد يا او را به سرزميني بيندازيد تا توجه پدرتان متوجه شما گردد و پس از او مردمي شايسته باشيد. در اين هنگام گمراهان، گرانقدر مي شوند و گمراهي و گناه، بايسته و شايسته! مگر آنكه يعقوب صفتاني هوشيار و آگاه، عقب حوادث را نگريسته، دست هاي آلوده و ناپاك دشمن را در گفتار و رفتار آنان به خوبي تشخيص دهند.

 

 

با نگاهي به حوادث دوران علي (عليه السلام) مظلوميت آن حضرت و دفاع غربت آلود فاطم زهرا (عليهاالسلام) از ولايت را در ژرفاي سخن رهبر عظيم الشأن انقلاب، حضرت آيت الله خامنه اي مي توان يافت كه فرمود:

 

 

«علت هم خون دل هاي اميرالمؤمنين (عليه السلام) اين بود كه قدرت تحليل مردم ضعيف بود.»

 

 

چنين پديده اي موجب گرديد كه از ده ها هزار نفر حاضران غدير خم ـ كه شاهد معرفي امام علي (عليه السلام) به عنوان جانشين توسط رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) بودند ـ تنها 3، 5 و يا 7 نفر همدل و همراه با ولايت باشند !! و حضرت زهرا (سلام الله عليها) اندوه اين مصيبت و مظلوميت را از پيش از رحلت پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم)، تا واپسين لحظه هاي حيات خود بر دل و ديده و ذهن و انديش خود حس مي كرد. روزي در يكي از جلسات خانوادگي رسول گرامي اسلام(ص)دخترش فاطمه (عليهاالسلام) را با انبوه مشكلات و مصايبي كه پس از وي بر اميرالمؤمنين (عليه السلام) خواهد باريد، آشنا كرد و فرمود: إن زوجك يلاقي بعدي كذا و كذا. حضرت زهرا (عليهاالسلام) غمگين و اندوهناك، رو به پدر كرده گفت:

 

 

«يا رسول الله! الا تدعوا الله اَن ينصرف ذلك عنه؟»؛

 

 

اي رسول خدا! آيا از خداوند نمي طلبي كه اين مشكلات را از علي كناره گيرند؟

 

 

پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: چرا، اما چاره اي جز آن نيست، زيرا انسان ها آزادند و از نعمت اختيار و آزادي سوء استفاده مي كنند.

 

 

در آخرين نفس هاي رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) كه پيكر بي رمق او در بستر افتاده بود و توان هر گونه حركت و سخني از او سلب شده بود، غم غربت علي (عليه السلام) بر قلب فاطمه (عليهاالسلام) چنان سنگيني مي كرد كه سرشك اندوه از ديدگان او جاري گرديد و گفت:

 

 

«... اي امين پروردگار و اي پيامبر خدا! ... پس از تو چه بر سر علي خواهد آمد، او كه برادر تو است و تنها ياور دين اسلام خواهد بود.»

 

 

پس از رحلت رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) آوار اندوه، سنگين تر و طاقت سوزتر گرديد، غم از دست دادن پدري چون پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم)، زنده شدن دوبار ارزش هاي جاهليت، تهاجم و تجاوز بي امان به حريم ولايت و امامت و غربت غبار آلود اسلام ناب محمدي و امامت علوي، مصايب را شكننده تر مي كرد به گونه اي كه گاه، آه دردآلودي از عمق جان حضرت (سلام الله عليها) برمي آمد، لب به فرياد مي گشود و با پدر اين گونه درددل مي كرد:

 

 

«... اي پدر بزرگوار و اي بهترين انسان ها! اكنون بيا و بنگر كه امام برگزيد تو را اسيرگونه به طرف بيعت تحميلي مي كشند و مي برند [ناگهان فرياد سختي از صميم دل برآورد و فرمود:]

 

 

فرياد اي محمد، فرياد اي دوست، فرياد اي پدر، فرياد اي اباالقاسم، فرياد اي احمد، فرياد از كمي ياران و ياوران، فرياد از نال بسيار، فرياد از مشكلات فراوان، فرياد از مصيبت و اندوه زياد، فرياد از مصيبت جانكاه.»

 

 

پس از اين سخنان دردآلود و غمبار، صيحه اي زد و بيهوش بر زمين افتاد.

 

 

 

 

اي اذان محض اي تكبير ناب چون زمين از غربتت آگاه شد تو بزرگي، خاك، ميدان تو نيست مرحبا ما بر حسب راي توييم 

 

اي علي اي مرزبان آفتاب قطره اي از وي چكيد و ماه شد آسمان را تاب جولان تو نيست كشت تيغ تولاي توييم 

 

 

از روزي كه از علي (عليه السلام) به اجبار بيعت گرفته شد مبارزه اي فكري فرهنگي و غير ظاهري در شيو فعاليت فاطمه (عليهاالسلام) قرار گرفت. گاه اعتراض خود را با گريه هاي هدف مند به گوش همگان مي رساند، زماني با گفتگو از ولايت دفاع مي كرد.

 

 

دختر طلحه، در يكي از روزهاي غمبار پس از رحلت رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) خدمت فاطمه (عليهاالسلام) رسيد و با اظهار ناراحتي از گريه هاي دلخراش آن بانو، با شگفتي پرسيد: فاطمه! چه چيزي شما را اين گونه به گريه و زاري وا داشته است؟ حضرت به پيشين جريانات در زمان رسول خدا و كينه اي كه از علي در دل كساني مانده بود ولي قدرت اظهار نداشتند و پس از رحلت پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) برملا كردند اشاره كرد.

 

 

روزي ديگر، راه هر عذر و بهانه اي را در فردا و فرداها مسدود ساخته، به تمامي مهاجرين و انصار اتمام حجت كرد تا وجدان هاي خفته را بيدار سازد و آگاهي اجتماعي را افزون تر نمايد. و پس از آن با اعتصاب در سخن گفتن با خليف اول و دوم به افشاگري و اعتراض پرداخت از اين رو در سخني آشكار به آن دو فرمود:

 

 

«و الله لا اكلكما من رأس كلم حتي القي ربي فاشكونكما اليه بما صنعتما به و بي و ارتكبتما مني» ؛

 

 

سوگند به خدا، بعد از اين با شما دو نفر حتي يك كلمه نيز سخن نمي گويم ت

درباره : شخصيت شناسي فاطم1. , ,
PostRateBlock
امتیاز : نتیجه : امتیاز توسط نفر مجموع امتیاز :

/endPostRateBlock
OnlyMorePostBlock
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
/endOnlyMorePostBlock
برچسب ها : <-TagName-> ,
بازدید :
تاریخ : سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, زمان : 2:18 | نویسنده : رشیدی | لینک ثابت | (نظر)
PostImageBlock

/endPostImageBlock

محمديعقوب بشوى

 

مقدمه:

 

در منابع تفسيرى، حديثى، رجالى و تاريخى اهل سنت صدها آيه (با پژوهش نگارنده، 135 آيه به دست آمد) در شأن فاطمه(س) و صدها روايات در باره فضايل و كمالات معنوى و شخصيت بى‏نظير ام‏ابيها، سرور زنان همه عالم، دختر يگانه رسول اكرم(ص) يافت مى‏شود. بحث و تحليل و جمع‏آورى آنها نيازمند چندين جلد كتاب سترگ است.

 

در اين مقاله برترى فاطمه(س) بر مريم(س) از ديدگاه قرآن، روايات شيعى و سنى و ديدگاه دانشمندان اهل سنت بحث شده است، به اميد اينكه همه ما از شفاعت ايشان در روز محشر بهره‏مند شويم.

 

برترين زن جهان

 

«و إذْ قالتِ الْملائكةُ يا مريمُ إنّ اللّه‏ اصطفيكِ و طَهَّركِ و اصْطفيكِ على نساء العالمين؛(1) به ياد آر زمانى را كه ملائكه گفتند: اى مريم، بدان خدا تو را براى اهدافى كه دارد انتخاب كرد و پاكيزه گرداند و از ميان همه زنان عالم برگزيد.»

 

دانشمندان اهل سنت در ذيل اين آيه روايات زيادى در باره برترى و فضل چهار زن آورده‏اند. اين روايات را صحابه معروفى همچون ابن‏عباس، انس، ابى‏ليلى، ابوهريره، عايشه، عبدالرحمن بن‏ابى‏ليلى، جابر بن‏عبداللّه‏، ابوسعيد، حذيفه، ام‏سلمه، ابواسلمى، ابن‏مسعود، ابن‏عمر، عمران بن‏حصين، جابر بن‏سمره، ابى‏بريده اسلمى و ديگران گزارش كرده، از اهل بيت امام على(ع) و از خودِ حضرت فاطمه(ع) نقل كرده‏اند. نمونه‏هايى از اين گونه روايات را ذكر مى‏كنيم.

 

رسول خدا(ص) خطاب به فاطمه(ع) فرمود: «يا فاطمة ألا ترضين أنْ تكونى سيدة نساء العالمين، و سيدة نساء هذه الامة، و سيدة نساء المؤمنين؛(2) اى فاطمه، آيا خشنود نيستى كه برترين بانوى زنان جهان و بانوى زنان اين امت و بانوى زنان باايمان باشى!»

 

اين حديث را حاكم و ذهبى صحيح مى‏دانند.(3) بغوى گفته: «بر درستى اين حديث، اتفاق نظر هست».(4) پيامبر(ص) در جاهاى مختلف و متعدد با تعابير گوناگون بر افضليت و برترى فاطمه زهرا(ع) بر همه زنان عالم تأكيد داشت. هنگامى كه فاطمه بيمار شده بود و پيامبر اين سخن را به اصحاب گفت، آنان همراه پيامبر براى عيادت فاطمه به خانه‏اش آمدند. پيامبر از بيرون خانه صدا زد كه: دخترم، خودت را بپوشان چون جمعى از ياران به عيادت تو مى‏آيند، از آنجا كه لباس دخترش فاطمه كافى نبود عباى خود را از پشت در به او داد. پيامبر و ياران وارد شدند و بعد از عيادت از خانه بيرون آمدند، رو به يكديگر كرده از بيمارى فاطمه اظهار تأسف مى‏كردند، پيامبر به آنها فرمود: «اما إنّها سيدة النساء يوم القيامة؛(5) بدانيد او بانوى تمام زنان در قيامت است.»

 

عايشه روايت مى‏كند: «روزى فاطمه نزد پيامبر آمد. راه رفتن او درست مانند راه رفتن رسول اكرم بود، پيامبر فرمود: خوش آمدى دخترم، پس او را طرف راست يا چپ خود نشاند، بعد رازى در گوش او گفت و به دنبال آن فاطمه گريان شد. گفتم: چرا گريه مى‏كنى؟ [پاسخ نداد] بار ديگر پيامبر راز ديگرى به او گفت، فاطمه خندان شد. گفتم: تا امروز شادى كه چنين با غم نزديك باشد نديده بودم. از علت آن سؤال كردم. فاطمه گفت: سرّ رسول خدا را فاش نمى‏كنم! رازدارى ادامه داشت تا پيامبر از دنيا رفت. آنگاه سؤال كردم، گفت: مرتبه اوّل پيامبر به من فرمود: جبرئيل هر سال يك بار قرآن را بر من عرضه مى‏داشت، امسال دو بار عرضه داشت، فكر مى‏كنم فقط به اين دليل است كه اجل من نزديك شده، و تو اولين كسى خواهى بود كه به من ملحق مى‏شوى. هنگامى كه اين سخن را شنيدم گريه كردم.

 

سپس فرمود: «اما ترضين أنْ تكونى سيدة نساء أهل الجنة أو نساء المؤمنين؛ خشنود نمى‏شوى كه بانوى زنان بهشت يا زنان باايمان باشى» هنگامى كه اين سخن را شنيدم شاد و خندان شدم.»(6)

 

در برخى روايات از سيادت چهار زن صحبت شده است. پيامبر اكرم(ص) فرمود: «افضل نساء العالمين خديجة، و فاطمة و مريم و آسية امرأة فرعون».(7)

 

در روايات تعابير مختلفى آمده همچون: «خير نساء العالمين أربع مِنْهُنّ فاطمة؛ أفضل نساء أهل الجنة أربع منهن فاطمة؛ سيدة نساء اهل الجنة أربع منهن فاطمة» كه مضمون همگى برترى بانوى آفتاب بر تمامى زنان است. همچنين «كمل مِن الرجال كثير و لم يكمل مِن النساء إلا مريم بنت عمران و آسيه بنت‏مزاحم (امرأة فرعون) و خديجة بنت خويلد و فاطمة بنت محمد؛(8) بسيارى از مردان، كامل گشتند و از ميان زنان، اينان كامل شدند: «مريم (دختر عمران) آسيه (دختر مزاحم و زن فرعون) خديجه (دختر خويلد) و فاطمه (دختر محمد)».

 

فاطمه برتر است يا مريم؟!

 

براى روشن شدن اين مسئله بايد به دو منبع اصلى يعنى قرآن و روايات رجوع كنيم تا معلوم شود كدام افضل معرفى شده است.

 

فاطمه افضل از مريم از منظر قرآن:

 

در آيه است: «و إذْ قالت الملائكةُ يا مريمُ إنّ اللّه‏ اصطفيكِ و طهرّكِ و اصطفيكِ على نساء العالمين يا مريمُ اْقنُتى لربّكِ و اسْجدى و ارْكعى مع الراكعين؛(9)

 

و به ياد آر زمانى را كه ملائكه گفتند: اى مريم، بى‏شك خداوند تو را برگزيده و تو را طهارت بخشيده و بر زنان عالم برترى داده است. اى مريم، براى پروردگارت فروتن و مطيع باش و سجده كن و با ساير ركوع‏كنندگان ركوع كن.»

 

در اين آيات دو نكته قابل دقت است.


ادامه مطلب
درباره : شخصيت حضرت فاطمه. , ,
PostRateBlock
امتیاز : نتیجه : امتیاز توسط نفر مجموع امتیاز :

/endPostRateBlock
OnlyMorePostBlock
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
/endOnlyMorePostBlock
برچسب ها : <-TagName-> ,
بازدید :
تاریخ : سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, زمان : 2:17 | نویسنده : رشیدی | لینک ثابت | (نظر)
PostImageBlock

/endPostImageBlock

سيماى فاطمه(سلام الله عليها) در سخنانش

 

 

 

نويسنده : سيد محمدحسن محمدى (شهرستانى )

 

 

تير ماه 1384

 

 

 

 

فاطمه و اصول اعتقادى :

 

 

1-ايمان به خدا:

 

 

نخستين ارزش براى انسان خداشناسى و ايمان به خداى واحد است بدون ايمان به خدا، هيچ عملى از انسان پذيرفته نيست. ارزش عمل انسان به ميزان درجه ايمان او به خدا است. در اين اصل فاطمه به عنوان يك زن نمونه بود:

 

 

الف)درجه ايمان فاطمه در مقام خداشناسى:

 

 

فاطمه (سلام الله عليها) در حدى بود كه تمام خواستها و لذتها، درمقابل شناخت خدا نزد او ناچيز بود؛ نقل است روزى پيامبر اسلام از او پرسيد فاطمه: چه در خواست وحاجتى دارى؟ هم اكنون فرشته وحى جبرئيل در كنار من است از طرف خدا پيغام آورده است كه فاطمه(سلام الله عليها)! هر چه بخواهد پذيرفته است. فاطمه جواب داد:

 

 

قَالَت: يا اَبَتَا شَغَلَتنى عَن المَسئَلَة لّذَة خذمَته لا حَاجَةَ غَيرُ لقَاءِ رَبّى الكَريمُ فى دار السَّلام.

 

 

فرمود:لذتى كه از خدمت حق دارم، مرا از هر خواهشى باز داشته است حاجتى غير از اين ندارم كه پيوسته ناظرجمال زيباى او باشم ( رياحين الشريعه محلاتى ج 1 ص 105 )

 

 

ب) درجه اخلاص فاطمه (سلام الله عليها) در عبادت:

 

 

فاطمه (سلام الله عليها) با اينكه در عبادت از تمامى زنهاى عالم پيشى گرفته بود و برترى داشت، راجع به اخلاص در عبادت فرمود: قَالَت: مَنَ اَصعَدَ الَى اللَّه خَالصَ عبَادَته، اَهبَطَ اللَّه عَزَّوَجَلَّ الَيهُ اَفضَل مَصُلَحَته .

 

 

كسى كه عبادتهاى خالصانه خود را به سوى خدا فرستد، خداى بزرگ برترين مصلحت او را به سويش فرو خواهد فرستاد (تفسير امام حسن عسكرى ص 261)( صحيفه الزهرا ص 300)

 

 

ج) درجه اخلاص فاطمه (سلام الله عليها) در انفاق :

 

 

عربى تازه مسلمان در مسجدمدينه، از مردم كمك مالى مى خواست. در آن زمان وضع مالى مردم طورى نبود كه هر كس به آسانى ازعهده اى كمك مالى برآيد. پيامبر(صلى الله عليه و آله ) به اصحاب و ياران نگاهى كرد، سلمان منظور پيامبر (صلى الله عليه و آله ) رافهميد، براى رفع نيازمندى سائل از جا بلند شد، امّا هر جا رفت با دست خالى برگشت. در راه بازگشت به مسجد نظرش به خانه فاطمه (سلام الله عليها) افتاد، در را كوبيد؛ داستان عرب مستند را گزارش داد. فاطمه (سلام الله عليها)فرمود: خدا مى داند سه روز است كه غذا نداريم؛ امّا نيكى و نيكوكارى را كه به خانه من آمده رد نمى كنم.پيراهنى را به سلمان داد تا در مغازه شمعون يهودى گرو گذاشته مقدارى خرما و جو قرض گرفته به طرف خانه فاطمه (سلام الله عليها) آمد، عرض كرد: دختر رسول خدا: مقدارى از اين خوراك را براى فرزندان گرسنه ات بردار.قَالَت: يا سَلمَان هَذا شَيى اَمضَينَاهُ للّه عَزَوَجَلَّ لَسنَا نَاخذُ منهُ شَيئاً.

 

 

فرمود: اى سلمان اين كار را فقطبراى خداى بزرگ انجام دادم، هرگز از آن جاپيزى برنمى دارم (احقاق الحق نور اللَّه مرعشى ج 10 ص 321 ،بحار الانوار مجلسى ج 43 ص 73) .

 

 

2 - اصل نبوّت

 

3- امامت

 

4 - عدالت .

 

 

كه اين سه اصل از اصول مهمه اعتقادى است: فاطمه (سلام الله عليها)خود در اين سه اصل؛ ثمرة نبوّت، همسنگ امامت و قربانى راه عدالت است. پرداختن به اين سه اصل درسخنان فاطمه، خارج از ظرفيت چنين نوشته اى است خطبه فدكيه كه در منابع شيعه و اهل تسنن آمده است در آن خطبه تمامى اهداف و فلسفه نبوت و امامت و عدالت و احكام بيان گرديده است. در اينجافقط در يك سخن تاريخى فاطمه (سلام الله عليها) در موضوع امامت بسنده مى شود.

 

 

محمود بن لبيد روايت كرده است كه بعد از رحلت پيامبر (صلى الله عليه و آله ) فاطمه (سلام الله عليها) را در كنار قبر حمزه در احُدديدم كه، با حالت تأثر آور مشغول عزادارى است. آمدم از او دلجوى كنم ضمناً از دلايل امامت على (عليه السلام)از او سوال كردم، فرمود: عجبا روز غدير را فراموش كرده ايد؟! كلماتى ردّ و بدل شد، عرض كردم چرا على سكوت كرد و حقّ خود را نگرفت؟ فرمود: رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) فرمود: امام مانند كعبه است مردم بايداطراف آن بگردند نه اينكه كعبه به دور مردم بگردد .

 

 

ثم قالت: اما واللَّه لو تركوا الحّق على اهله و اتبعوا عترة نبيّه لما ختلف فى اللَّه اثنان.

 

 

اگر مردم حق را به اهلش واگذار مى كردند از اهل بيت پيامبرشان، اطاعت مى كردند، دو با هم اختلاف نمى كردند.

 

 

سخنان فاطمه (سلام الله عليها) در اين قضيه تاريخى شامل هر سه عنصر اساسى نبوت، امامت و عدالت است؛واگذار كردن حق به اهل آن، هم مفهوم عدالت و امامت و هم حفظ آثار و اهداف نبوّت است اگر ما راجع به اين سه اصل مهم، از فاطمه(سلام الله عليها) سخنان ديگرى هم در اختيار نداشتيم همين يك حديث از سخنان آن حضرت در بيان مقصود كافى بود حال اينكه تمامى اهداف و فلسفه نبوت و امامت ، عدالت ، احكام و غيره درآن خطبه فدكيه منعكس است.

 

 

(كشف الغّمه اربيلى ج 2 ص 110، الكوكب الدّرى حائرى ج 1ص 207 و احتجاج طبرسى ج 3 ص 132)(احقاق الحق ج21ص 26) بحار الانوار مجلسى ج78ص310)الامامة والتبصره من الحيرة ابن بابويه قمى ص 1) كفاية الأثر الخزاز القمى ص 199) الايضاح ابن شاذان الأزدي ص53)ا لمسترشدمحمد بن جرير الطبرى (الشيعى ص 147) (الصراط المستقيم ج2 على بن يونس العاملى ص123).

 

 

5- فاطمه (سلام الله عليها) و عالم پس از مرگ:

 

 

فاطمه (سلام الله عليها) هميشه به فكر عالم پس از مرگ به سر مى برد در هيچ حالى از عالم و قبر و قيامت غافل نبود كه در اينجا به بعضى از سخنان فاطمه (راجع به عالم پس از مرگ اشاره مى شود:

 

 

 

هنگامى فاطمه (سلام الله عليها) از خانه پدر به خانه على (عليه السلام) منتقل گرديده در شب زفاف اميرالمؤمنين (عليه السلام)فاطمه (سلام الله عليها) را نگران و ناراحت ديد، پرسيد: براى چه امرى ناراحت و نگرانى؟ قَالَت: تَفَكَّرُتُ فى احوَالى وَاَمُرىُ عنُدَ ذهَاب عُمرىُ وَ نُزُوُلى فى قَبرى.

 

 

فرمود: در احوال خود فكر كردم، به ياد پايان زندگى دنيا افتادم كه امروز از خانه پدر به خانه شما منتقل شدم، روزى از اينجا به سوى خانه قبر و قيامت خواهم رفت.(نهج الحياة محمد دشتى ص 21)

 

 

 

روزى پيامبر اكرم فاطمه (سلام الله عليها) را اندوهناك و ناراحت ديد پرسيد: حزن و اندوه تو براى چيست؟قَالَت: يَا اَبَةَ ذَكَرتُ المَحشَرَ و وُقوفَ النّاس عراَةً يَومَ القيامَة واسَوأتَاهُ يَومَئذ عنَ اللَّه عزَّوَجَلَ.

 

 

اى پدر روزمحشر و توقف مردم را در آن روز، در حالى كه برهنه اند به ياد آوردم واى از زشتيهاى آن روز در پيشگاه خداوند بزرگ. (تفسير فرات كوفى ص 455) (بحارالانوار مجلسى ج 43 ص 25).

 

 

 

هنگامى كه آيات عذاب (حجر/ 43 و 44) به رسول خدا(صلى الله عليه و آله ) نازل شد و رسول خدا به شدت گريه كرد ياران پيامبر نيز گريه كردند فاطمه (سلام الله عليها) از گريه پدر اطلاع يافت پرسيد: پدر جان چه جيز باعث گريه شما شده است؟ پيامبر آيات عذاب را كه بر او نازل گرديده بود، براى زهرا خواند فاطمه(سلام الله عليها) از خوف خداوندبه زمين افتاد

 

 

قَالَت: اَلوَيلّ ثُمَّ الويلُ لمَن دَخَلَ النّار.

 

 

فرمود: واى به حال كسى كه داخل آتش جهنّم شود.

 

 

(الدروع الواقيه ابن طاوس ص 276) (بحار الانوار مجلسى ج 8 ص 203

 

 

همان ج 44 ص 88

 

 

همان ج 54 ص 341)

 

 

(بيت الاحزان قمى ص 44)

 

 

(صحيفة الزهرا شيخ جواد قيومى ص282

 

 

 

 

فاطمه (سلام الله عليها) و عبادت :

 

 

بعد از ايمان، بالاترين مقام نزد خداوند عبوديت و بندگى است؛ عبادت فاطمه ( سلام الله عليها) در حدّى بود كه مشهور است: فاطمه ( سلام الله عليها) اين قدر در نماز ايستاد تا قدمهاى مبارك متورم گرديد: از حسن بصرى نقل است كه گفت : من كسى عابدتر از فاطمه( سلام الله عليها) نديدم.

 

 

( ما كان فى هذه الامة اعبد من فاطمة ، كانت تقوم حتى تورم قدماها)( مناقب آل ابى طالب ابن شهر آشوب ج 3ص119)

 

 

از امام حسن مجتبى (عليه السلام) نقل است كه فرمودند :

 

 

در شب جمعه اى مادرم را از سرشب تا صبح درركوع و سجود ديدم.

 

 

هنگام صبح شنيدم براى مردان مؤمن و زنان مؤمنه دعا مى كرد حتى نام آنها را هم به زبان مى آورد، ولى براى خودش دعا نمى كرد. سوال كردم مادر! چرا براى خود دعا نمى كنى چنان چه براى ديگران دعامى كنى؟ فَقَالَت: يا بُنَّى الجار ثمَّ الدّار.

 

 

فرمود: پسرم همسايه مقدم است.

 

 

(علل الشرايع ج 1 ص 216)

 

 

نمازها و دعاهاى فاطمه در كتب ادعيه مشهور است براى عبادت فاطمه همين قدر كافى است كه اين آيه: و تَتَجافى جُنُوبُهَمُ عَن المَضَاجع (سجده/ 16)

 

 

و آيه :الّذينَ يَذكُرُونَ اللَّه قيَاماً و فُعوداً (آل عمران/191) يكى از مصاديق اين دو آيه فاطمه (سلام الله عليها) است كه در عبادت فاطمه نازل شده است. ( امالى شيخ صدوق ص 471 رياحين الشريعه محلاتى ج 1 ص 180ونورالثقلين الحويزى ج 4ص229وهمان ج1 ص 424).

 

 

حقيت عبادت، اطاعت خداى تعالى است و قيام به امتثال اوامر و نواهى او است هر كس كه چنين باشد او عابد است كه از مصاديق بارز عبادت نماز است و نماز شب فاطمه در شب زفاف بيان گر شدت وابستگى فاطمه (سلام الله عليها) به نماز است.

 

 

آن شبى كه به خانه شوهر آمد به على عرض كرد: قَالَت: فَاَنُشَدَكَ اللَّه اَن قُمتَ الَى الصّلاة فَنَعبُدَ اللَّه هذه الَّليلةَ. پس تو را به خدا قسم مى دهم كه بيا تا به نماز بايستيم و در اين شب خدا را عبادت كنيم (نهج الحياة دشتى ص 21

 

 

 

 

فاطمه (سلام الله عليها) و الگوى حجاب :

 

 

فاطمه (سلام الله عليها) مهمترين ارزشى كه براى زن قائل بود و حفظ آن را در حد حال لازم و ضرورى مى دانست،حفظ حجاب بود كه اهميّت آن در رفتار و گفتارش هويدا وآشكار است،كه به مواردى از آن اشاره مى شود.

 

 

 

مردى نابيناى از فاطمه (سلام الله عليها) درخواست ملاقات با رسول خدا(صلى الله عليه و آله ) را نمود ولى در طول ملاقات، فاطمه (سلام الله عليها) در پرده حجاب پنهان بود، پس از بيرون رفتن مرد نابينا، پيامبر فرمود(صلى الله عليه و آله ): فاطمه جاپرا خود را از او پنهان داشتى در حالى كه او تو را نمى ديد؟ قَالَت: ان لَم يَكن يَّرانى فَانّى اَرَاه وَ هوَ يَشُمّ الّريح ، فرمود: اگر او مرا نمى ديد، من او را مى ديدم. در حالى كه مرد به استشمام بوى زنها حساس است.پيامبر فرمود: شهادت مى دهم تو پاره تن من هستى و پاره از وجود من (النوادر راوندى ص 61) دعائم الاسلام القاضى النعمان المغربى ج2 ص4)

 

 

 

پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) از ياران خود پرسيد: در چه حالى زن به خداى خود نزديك تر است؟ پيامبر (صلى الله عليه و آله )از اصحاب پاسخ مناسبى دريافت نكرد. خبر به فاطمه (سلام الله عليها) رسيدفرمودند: قَالَت اَدنى مَا تَكونُ من رَّبهَا اَن تَلزمَ قعُربَيتها.

 

 

نزديكترين حال زن به خدايش، در حالى است كه او در درون خانه خود باشد (نوادر راوندى ص29)( بحار ج 110 ص 250)

 

 

 

على (عليه السلام) و فاطمه (سلام الله عليها) از رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) تقاضا كردند، كه آن حضرت (صلى الله عليه و آله ) كارهاى خانه را ميان آنها تقسيم نمايند. پيامبر (صلى الله عليه و آله ) كارهاى داخل خانه را به عهده فاطمه (سلام الله عليها) و كارهاى بيرون از منزل را به عهده على (عليه السلام) قرار دادند. امام باقر فرمود: قَالَت فاطمة: فَلَا يَعلَمُ مَا دَاخَلَنى منَ السُروُر الّااللَّه باكفَائى رَسولُ اللَّه (صلى الله عليه و آله ) تَحَمُّل الّرقاب الرجَال.

 

 

فاطمه(سلام الله عليها) فرمود: هيچ كس جز خدا نمى داند كه از اين تقسيم چه قدر خوشحال شدم، از اينكه رسول خدا(صلى الله عليه و آله ) كارهاى بيرون از خانه را به عهده من قرار نداد و مرا ازسختى مراوده با مردان نجات داد. (قرب الاسناد حميرى حديث 170 ص 52 كتاب المؤمن ص 53،وسائل الشيعه ج 20 ص 172).

 

 

 

روزهاى آخر زندگى فاطمه (سلام الله عليها) بود به اسماء فرمود: من از كيفيّت برداشتن جنازه هاى اهل مدينه ناخوشنودم، زيرا جنازه روى تخته اى قرار دارد و روى جنازه پارچه اى را مى اندازند كه حجم بدن ميّت، اززير پارچه معلوم است. اسماء عرض كرد! ما وقتى در حبشه بوديم آنجا تابوتى را تهيه مى كردند كه حجم بدن ديده نمى شد. اسماء صورت آن را از جاپوب و برگ به فاطمه نشان داد، فَقَالَت: مَا اَحَسَنَ هذا وَ اَجَمله لا تَعرفُ به المَرئَةُ منَ الرَّجُل .

 

 

فرمود: اين تابوت جاپه نيكو و زيبا است، در اين تابوت زن از مرد شناخته نمى شود (كشف الغمه اربيلى ج 2 ص 126) (، سنن الكبرى ، بيهقى ج 4 ص 34).

 

 

 

 

فاطمه والگوى معاشرت :

 

 

آنجايي كه در زندگى اجتماعى براى هر انسانى ضرورى است، نحوه رفتارش با همنوعان او است. فاطمه(سلام الله عليها) در اين رابطه هم الگوى گفتارى و هم الگوى رفتارى دارد كه به موارد مختصرى از آن اشاره مى شود:

 

 

الف) گفتار جامع فاطمه (سلام الله عليها) راجع به معاشرت عمومى و خانوادگى:

 

 

قَالَت: خياركُم اَلينَكُم مَنَاكبَةًوَ اَكرمَهم لنسَائهم.

 

 

فرمود: بهترين شما كسى است كه در برخورد با مردم ملايم تر است. و ارزشمندترين مردم كسانى اند كه با همسرانشان مهربانتر و بخشنده تراند.(نهج الحياة محمدّدشتى ص 119، صحيفه الزهرا قيومي ص 288.)

 

 

ب ) گفتار جامع فاطمه، راجع به معاشرت دوستان و دشمنان:

 

 

از امام صادق نق است كه آن حضرت فرمود: قَالَت: بشر فى وَجه المؤمن يوجب لصاحبه الجنّةًوَ بشرفى وَجه المُعاند المُعادى يقى صَاحَبَه عَذابَ النّار.

 

 

پاداش خوشروى در برابر مؤمن بهشت و در برابردشمنان ستيزه جو، رهاى از آتش جهنم است (تفسير امام حسن عسكرى ص 281)( مستدرك وسائل الشيعه ج 10 ص 262،( بحار الانوار ص 401 ج 72) .

 

 

ج) الگوى رفتارى با زيردستان:

 

 

روزى رسول خدا(صلى الله عليه و آله ) وارد خانه فاطمه گرديد، ديد كارگر خانه استراحت كرده و فاطمه (سلام الله عليها) مشغول انجام كار است. رسول خدا علّت را سوال كرد فرمود: فاطمه (سلام الله عليها) جواب داد: قَالَت: يا رَسولَ اللَّه عَلَى يَوم و عَلَيها يَوم.

 

 

عرض كرد يا رسول اللَّه ما كار خانه را تقسيم كرده ايم: يك روز من كار مى كنم، روز ديگر او كارمى كند، اشك در چشمان رسول خدا حلقه زد، فرمود: خدا آگاه است كه رسالت را در كجا قرار دهد(احقاق الحق مرعشى ج 10 ص 277)

 

 

د) الگوى رفتارى با بزرگان:

 

 

از سويد بن غفله نقل شده كه روزگارى سختى بر على (عليه السلام) پيش آمد، شبى فاطمه (سلام الله عليها) به خانه پدرمشرف شد هنگامى دم در رسيد، در زد، از نحوه در زدنش پيامبر متوجه شده فرمود: احساس مى كنم حبيبم فاطمه در مى زند. به ام ايمن فرمود در را باز كن ام ايمن در را باز كرد فاطمه وارد شد، پيامبر فرمود:آمدنت غير منتظره بود، عادتا در چنين موقع نمى آمدى! فقالت: يا رَسولَ اللَّه مَا طَعَامُ الملائكة عندَ رَبَهّا؟

 

 

پيامبر فرمود: طعام آنها حمد و ثناى الهى است.

 

 

فَقَالَت :مَا طَعامُنَا؟ عرض كرد ما كه بشر هستيم خوراك ماچيست؟ (دعوات راوندى ص 47)( بحار الانوار ج 90 ص 272).

 

 

اولاً: برخورد فاطمه (سلام الله عليها) و رفتارش چنان مؤدبانه بود كه پيامبر از نحوه در زدن او متوجه شد كه اين گونه رفتار مؤدبانه از فاطمه است.

 

 

ثانياً: فاطمه با كنايه عرض كرد كه پيامبر خود بفهمند كه ما در خانه غذانداريم .

 

 

فاطمه و الگوى همسردارى :

 

 

اساس زندگى مشترك ،خانه دارى بر حس همكارى، تحمّل سختى ها و كمبودها و قدر دانى زن و شوهراز زحمات يكديگر استوار است نه براساس حق قانونى و شرعى فاطمه( سلام اللَّه عليها) خود بهترين الگوبراى زندگى مشترك خانه دارى است:

 

 

الف) كار در منزل:

 

 

از ام سلمه روايت شده كه على (عليه السلام) فرمود: روزى رسول خدا(صلى الله عليه و آله ) وارد خانه ما شداز اوضاع زندگى ما جويا گرديد: فاطمه جواب داد: قَالَت يا رَسولَ اللَّه مَجَلَت يَدى منَ الّرَحُى اَطحَنُ مَرَّة واَعجَنُ مَرَّة فرمود: اى رسول خدا دستهايم از آسياب كردن تاول زده گاهى گندم را آرد مى كنم و گاهى آرد راخمير مى كنم (احقاق الحق ج 10 ص 266( الذريه الطاهره النبويه ص 103)

 

 

ب) اظهار خوشنودى از همكارى شوهر:

 

 

فاطمه (سلام الله عليها) ضمن اينكه كارهاى سنگين خانه را در آن روزگارانجام مى داد؛ مانند آرد كردن، نان پختن، لباس شستن و بجاپه دارى كردن، از همكارى شوهرش با او اظهاررضايت مى كرد. روزى خدمت پدر مشرف شد تا از سختى زندگى خود به رسول خدا گزارش دهد: فَقَالت: قَد مَجَلَت يَدَاى منَ الّرَحى لَيلَتى جَميعاً اُدر الّرَحى حَتّى اَصبَحَ و اَبُوالحَسن يَحملُ حَسَنَا و حُسَيَناً.

 

 

عرض كرد: هر دو دستم از آسياب كردن تاول برداشته است ديشب تا صبح گندم آرد مى كردم (على (عليه السلام) هم بيكارنبود( از فرزندان خود حسن و حسين مراقبت مى كرد (بحار الانوار ج 43 ص 134)

 

 

ج) ساختن با كمبودهاى زندگى:

 

 

روزى على (عليه السلام) وارد منزل شد فرمود: فاطمه! آيا غذائى دارى؟ فاطمه(سلام الله عليها) پس از سكوت اندك فرمود: دو روز است در منزل غذاى كافى نداريم آنجاپه بود بر شما و فرزندانم حسن و حسين دادم و خود از غذا استفاده نكرده ام. على (عليه السلام) فرمود: جاپرا به من خبر ندادى تا غذا تهيه كنم؟ قَالَت: يا اَبا الحَسَن انّى لاستَحيى من الهى اَن اكلف نَفسَكَ ما لاتَقدرُ عَلَيه.

 

 

فرمود: يا على (عليه السلام)از پروردگارم حيأ مى كنم كه چيزى را از تو بخواهم كه نتوانى فراهم نمائى .(بحار الانوار مجلسى ج 37 ص103).

 

 

د) احترام به عملكرد شوهر:

 

 

على (عليه السلام) باغى را به دوازده هزار در هم فروخت پول آن را به فقراء مدينه تقسيم كرد خود دست خالى به خانه آمد فاطمه (سلام الله عليها) از قضيه با خبر بود، به على (عليه السلام) عرض كرد:

 

 

يا على! سهم غذاى ما امروز جاپه شد؟ (كنايه از اينكه ما سهمى نداشتيم( على براى تهيه غذا برگشت پيامبر (صلى الله عليه و آله ) وارد شد فرمود: خدا مى فرمايد: دست على را باز نگهدار. فاطمه (سلام الله عليها) از اين سوال خوداظهار ناراحتى مى كرد، قَالَت :

 

 

فَانّى اَستَغفرُاللَّه وَ لا اَعود اَبَداً .

 

 

از اين سوالى كه كردم از خدا آمرزش مى طلبم ديگر اين كار را تكرار نخواهم كرد (امالى صدوق مجلس 71 ص 470 ترجمه و تلخيص

 

درباره : سيماى فاطمه(سلام الله عليها) در سخنانش. , ,
PostRateBlock
امتیاز : نتیجه : امتیاز توسط نفر مجموع امتیاز :

/endPostRateBlock
OnlyMorePostBlock
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
/endOnlyMorePostBlock
برچسب ها : <-TagName-> ,
بازدید :
تاریخ : سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, زمان : 2:16 | نویسنده : رشیدی | لینک ثابت | (نظر)
PostImageBlock

/endPostImageBlock

سيماي فاطمه زهرا(س) در شعر معاصر فارسي

نرگس گنجي

 

سيماي فاطمه زهرا(س) در شعر معاصر فارسي

مقدمه: شعر اهل‏بيت در مسير تاريخ

چهار نگرش كلي

نگرش روايي و تاريخي

نگرش فلسفي و كلامي

نگرش تخييلي و شاعرانه

نگرش عاطفي و شخصي:

پيوستن شعر انقلاب به كاروان شعر عاطفي

گامهايي در مسير بازآفريني

سيماي فاطمه زهرا(س) در شعر معاصر فارسي

 

 

 

 

مقدمه: شعر اهل‏بيت در مسير تاريخ

 


ادامه مطلب
PostRateBlock
امتیاز : نتیجه : امتیاز توسط نفر مجموع امتیاز :

/endPostRateBlock
OnlyMorePostBlock
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
/endOnlyMorePostBlock
برچسب ها : <-TagName-> ,
بازدید :
تاریخ : سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, زمان : 2:13 | نویسنده : رشیدی | لینک ثابت | (نظر)
PostImageBlock

/endPostImageBlock

محمد جواد طبسى

 

 

سيماى فاطمه(س) در روز قيامت

 

محمد جواد طبسى چهره مقدس و ملكوتى فاطمه زهرا(س) در تاريخ اسلام آنقدر تابناك و روشن است كه چندان به تحقيق و بررسى نياز ندارد; اما با توجه به ايام شهادت آن بزرگوار شايسته است اندكى درباره فضايل حضرتش گفتگوكنيم. براين اساس، به سراغ روايات نورانى معصومان عليهم السلام مى رويم تا بامقام و جايگاه آن حضرت در قيامت آشنا شويم.

 

كيفيت برانگيخته شدن

 

برانگيخته شدن و رستاخيز از لحظات بسيار سخت و وحشتناك آينده بشر است; زمانى كه معصومان عليهم السلام همواره بدان مى انديشند و گاه از خوف آن بيهوش مى شدند. فاطمه(س) نيز چنين بود و بيشتر بدين زمان مى انديشيد. فكر زنده شدن، عريان بودن انسانها در قيامت، عرضه شدن به محضر عدل الهى و... او را در اندوه فرو مى برد. اميرمؤمنان على(ع) مى فرمايد:

 

«روزى پيامبرخدا(ص) بر فاطمه(س) وارد شد و او را اندوهناك يافت. فرمود: دخترم! چرا اندوهگينى؟ فاطمه پاسخ داد: پدرجان! ياد قيامت و برهنه محشور شدن مردم در آن روز رنجم مى دهد.

 

پيامبر فرمود: آرى دخترم! آن روز، روز بزرگى است; اما جبرئيل از سوى خداوند برايم خبر آورد من اولين كسى هستم كه برانگيخته مى شوم; سپس ابراهيم و آنگاه همسرت على بن ابى طالب(ع). پس از آن، خداوند جبرئيل را همراه هفتاد هزار فرشته به سوى تو مى فرستد. وى هفت گنبد از نور بر فراز آرامگاهت برقرار مى سازد. آنگاه اسرافيل لباسهاى بهشتى برايت مى آورد و تو آنها را مى پوشى. فرشته ديگرى به نام زوقائيل مركبى از نور برايت مى آورد كه مهارش از مرواريد درخشان و جهازش از طلاست. تو بر آن مركب سوار مى شوى و زوقائيل آن را هدايت مى كند. در اين حال هفتاد هزار فرشته با پرچمهاى تسبيح پيشاپيش تو راه مى سپارند. اندكى كه رفتى، هفتاد هزار حورالعين در حالى كه شادمانند و ديدارت را به يكديگر بشارت مى دهند، به استقبالت مى شتابند. به دست هريك از حوريان منقلى از نور است كه بوى عود از آن بر مى خيزد... آنها در طرف راستت قرار گرفته، همراهت حركت مى كنند. هنگامى كه به همان اندازه از آرامگاهت دور شدى، مريم دختر عمران همراه هفتاد هزار حورالعين به استقبال مى آيد و برتو سلام مى گويد. آنها سمت چپت قرار مى گيرند و همراهت حركت مى كنند. آنگاه مادرت خديجه، اولين زنى كه به خدا و رسول او ايمان آورد، همراه هفتاد هزار فرشته كه پرچمهاى تكبير در دست دارند، به استقبالت مى آيند. وقتى به جمع انسانها نزديك شدى، حواء با هفتاد هزار حورالعين به همراه آسيه دختر مزاحم نزدت مى آيد و با تو رهسپار مى شود.

 

حضور فاطمه در ميان مردم

 

فاطمه جان، هنگامى كه به وسط جمعيت حاضر در قيامت مى رسى، كسى از زير عرش پروردگار به گونه اى كه تمام مردم صدايش را بشنوند، فرياد مى زند: چشمها را فرو پوشانيد و نظرها را پايين افكنيد تا صديقه فاطمه، دخت پيامبر(ص) و همراهانش عبور كنند.

 

پس در آن هنگام هيچ كس جز ابراهيم خليل الرحمان و على بن ابى طالب(ع) و... به تو نگاه نمى كنند. (1)

 

جابربن عبدالله انصارى نيز در حديثى از پيامبرخدا(ص) اين حضور را چنين توصيف مى كند:

 


ادامه مطلب
درباره : سيماي فاطمه (س) در روز قيامت. , ,
PostRateBlock
امتیاز : نتیجه : امتیاز توسط نفر مجموع امتیاز :

/endPostRateBlock
OnlyMorePostBlock
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
/endOnlyMorePostBlock
برچسب ها : <-TagName-> ,
بازدید :
تاریخ : سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, زمان : 2:13 | نویسنده : رشیدی | لینک ثابت | (نظر)
RelatedPostsBlock /endRelatedPostsBlock

آخرین مطالب ارسالی

CommentBlock

ارسال برای این مطلب

این توسط [Comment_Author] در تاریخ [Comment_Date] و [Comment_Time] دقیقه ارسال شده است

[Comment_Gavator]

[Comment_Content]


[Comment_Form] [Comment_Page]
/endCommentBlock
BlockDown /endBlockDown

صفحات سایت

تعداد صفحات : <-BlogPageCount->
<-BlogPage->